لغتنامه دهخدا
میمون . [ م َ مو ] (اِخ ) ابن نجیب واسطی ، طبیبی فاضل و حکیم بوده . وی از اطباء و ریاضی دانان معروف عهد غزالی و همدست خیام در رصد و اصلاح تقویم جلالی بود. منطق و طبیعیات و الهیات شفا را بخوبی میدانست . پدرش از واسط به اهواز مهاجرت کرد و میمون آنجا متولد شد و یک چند در بغداد و