پذرفتارلغتنامه دهخداپذرفتار. [ پ ِ رُ ] (نف ) پذیرفتار. کفیل . (زمخشری ). حمیل . پایندان . ضامن . کسی که کم و بسیار کسی بر گردن گیرد و برساند. صبیر.غریر. قبیل . (منتهی الارب ). کاف
پذیرفتارلغتنامه دهخداپذیرفتار. [ پ َ رُ ] (نف ) پذرفتار. تاوان دار. ضامن . (دهار). کافِل . متعهّد. کفیل . (زمخشری ). ضمین . قبیل . پایندان : بندوی و بسطام خالان پرویز که اندر زندان