ملوظلغتنامه دهخداملوظ. [ م ِل ْ وَ ] (ع اِ) چوبی که بدان زنند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). چوبی که بدان کتک زنند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || تازیانه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
میلاشلغتنامه دهخدامیلاش . (اِخ ) دهی است از دهستان اشکور پایین بخش رودسر شهرستان لاهیجان ، واقع در 30هزارگزی جنوب رودسر با 85 تن سکنه . آب آن از چشمه و راه آن مالروو صعب العبور است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج <span class="hl