مظلومگویش اصفهانی تکیه ای: mazlum طاری: mazlüm طامه ای: mazlum طرقی: mazlüm کشه ای: mazlum نطنزی: mazlum
مظلةدیکشنری عربی به فارسیسايبان کرباسي , ساباط , پناه , پناهگاه , حفاظ , چتر , سايبان , چتر استعمال کردن
مظلوملغتنامه دهخدامظلوم . [ م َ ] (ع ص ) ستم کرده . (دهار). ستم رسیده . (مهذب الاسماء) (آنندراج ). ستم رسیده . جفاشده . تعدی شده . (ناظم الاطباء). ستم کش . ستم رسیده . ستمدیده .
مظلوملغتنامه دهخدامظلوم . [ م َ ] (ع اِ) ماست که پیش از جغرات شدن خورده شود. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ماست نارسیده . (بحرالجواهر) (مهذب الاسماء). شیری که پیش از مسکه برآوردن نو