معاملهفرهنگ مترادف و متضاد۱. ابتیاع، تجارت، خریدوفروش، دادوستد، سودا، سوداگری ۲. سروکار، رفتار ۳. مبادله ۴. بدهوبستان ۵. خریدوفروش کردن، دادوستد کردن ۶. آلتتناسلی (مرد)
کج معاملهلغتنامه دهخداکج معامله . [ ک َ م ُ م َ ل َ / ل ِ ] (ص مرکب ) آنکه در داد و ستد راست و درست نباشد. بدمعامله . (فرهنگ فارسی معین ).کج بیع. کج باز. (مجموعه ٔ مترادفات ص 61). ||