مستمعینلغتنامه دهخدامستمعین . [ م ُ ت َ م ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مستمع (در حالت نصبی وجری ). شنوندگان . گوش دارندگان . رجوع به مستمع شود.
مستعین بالغتنامه دهخدامستعین با. [ م ُ ت َ ن ُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) لقب سلیمان بن محمدبن هودبن عبداﷲبن موسی ، مولای ابوحذیفه ٔ جذامی ، مکنی به ابوایوب و مؤسس دولت آل هود در
مستعین بالغتنامه دهخدامستعین با. [ م ُ ت َن ُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) لقب سلیمان بن حکم بن سلیمان بن عبدالرحمان الناصر اموی ، مکنی به ابوایوب . دوازدهمین خلیفه ٔ اموی در اندلس ا
مستعین بالغتنامه دهخدامستعین با. [ م ُ ت َن ُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) لقب عباس بن محمدبن ابی بکربن سلیمان ، مکنی به ابوالفضل ، از خلفای دولت عباسی ثانی در مصر. به سال 808 هَ . ق
مستعین بالغتنامه دهخدامستعین با.[ م ُ ت َ ن ُ بِل ْ لاه ] (اِخ ) (الَ ...) لقب احمدبن محمدبن معتصم بن هارون الرشید، مکنی به ابوالعباس ، دوازدهمین تن از خلفای عباسی . وی به سال 219 هَ
مستعینلغتنامه دهخدامستعین . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استعانة. اعانت خواهنده و مددجوینده . (غیاث ) (اقرب الموارد). یاری خواهنده . مددخواهنده . کمک خواهنده . یاری طلب . یاری