lordدیکشنری انگلیسی به فارسیخداوند، ارباب، لرد، صاحب، شاهزاده، مالک، خدیو، سید، حکمروایی کردن، مانند لرد رفتار کردن، عنوان لردی دادن به
Lord of Misruleدیکشنری انگلیسی به فارسیپروردگار نابهنگام، متصدی وسرپرست تفریحات ونمایشات مخصوص عید تولد مسیح