loggerheadsدیکشنری انگلیسی به فارسیدروازه بان، احمق، لاک پشت دریایی، نوعی اردک دریایی، انواع مرغان مگسخوار، نوعی افت پنبه، گیاهان جنس قنطوریون، کله خشک
loggerheadدیکشنری انگلیسی به فارسیدروازه بان، احمق، لاک پشت دریایی، نوعی اردک دریایی، انواع مرغان مگسخوار، نوعی افت پنبه، گیاهان جنس قنطوریون، کله خشک
رویدادنگار دادهdata-logger/datalogger, logger of data, loggerواژههای مصوب فرهنگستانافزارهای دارای یک یا چند حسگر بیرونی که اندازهگیریهای انجامشده را بهطور خودکار بهصورت رقمی ذخیره میکند