lodgesدیکشنری انگلیسی به فارسیتسلیم می شود، منزل، کلبه، خانه، انبار، جا، شعبه فراماسون ها، مسکن دادن، منزل دادن، پذیرایی کردن، گذاشتن، تسلیم کردن، قرار دادن، منزل کردن، بیتوته کردن، به لانه پناه بردن، ساکن کردن
losesدیکشنری انگلیسی به فارسیاز دست می دهد، از دست دادن، باختن، گم کردن، شکست خوردن، مفقود کردن، تلف کردن، زیان کردن
loosesدیکشنری انگلیسی به فارسیاز دست می دهد، ظهور، شل و سست شدن، رها کردن، برطرف کردن، نرم و ازاد شدن، حل کردن، سبکبار کردن، درکردن، از قید مسئوليت ازاد ساختن