26 فرهنگ
39 مدخل
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
همه
دقیق
مشابه
آوا
متن
آغاز
قافیه
جستوجوی دقیق
localized surface plasmon (lsp)
فرهنگ لغات علمی
پلاسمون سطحی جایگزیده(موضعی)
جستوجوی مشابه
localized surface plasmon resonance
فرهنگ لغات علمی
تشدید پلاسمون سطحی جایگزیده
localized surface plasmon resonance
فرهنگ لغات علمی
تشدید پلاسمون سطحی جایگزیده
localized surface plasmon resonance
فرهنگ لغات علمی
تشدید پلاسمون سطحی جایگزیده
localized surface plasmon resonance
فرهنگ لغات علمی
تشدید پلاسمون سطحی جایگزیده
localized surface plasmon resonance
فرهنگ لغات علمی
تشدید پلاسمون سطحی جایگزیده
بیشتر
۲۲ واژه مشابه
جستوجوی متن
بودگاهی کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
localize
تعیین بودجای کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
localize
جانمایی کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
localize, usher
دریک جا متمرکز شدن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
localize
دریک جا متمرکز کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
localize
بیشتر
۶ واژه در متن