خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
lobe پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
lobe
/lōb/
دیکشنری
لوب
اسم
lobe
نرمه
hanging, earring, lappet, lobe
اویز
flocculation, thrombus, coagulum, clod, lobe
لخته
corner, nook, angle, quoin, recess, lobe
گوشه
crosslet, club, cross, earflap, earlap, lobe
خاج
lobe
بخشی از عضله یا مغز
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
lobe
فرهنگ لغات علمی
لَپ
-
lobe
لَپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] هریک از بخشهای متمایز اندامهایی نظیر مغز و شش و کبد
-
lobe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوب، نرمه، اویز، لخته، گوشه، خاج، بخشی از عضله یا مغز
-
واژههای مشابه
-
lobed
لَپدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی برگی با حاشیهای مرکب از لَپهای گرد و فرورفتگیهایی که حداکثر تا یکدوم نیمۀ سطح امتداد داشته باشد
-
lobed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوب
-
lobes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوب ها، نرمه، اویز، لخته، گوشه، خاج، بخشی از عضله یا مغز
-
many-lobed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چند لوبید
-
five-lobed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پنج لوب
-
four-lobed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چهار لوبید
-
occipital lobe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوب گوشه
-
prefrontal lobe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوب پیشانی
-
parietal lobe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوب ترياليته
-
ear lobe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لوب گوش، نرمه گوش، قسمت اویزان گوش، خاج
-
frontal lobe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لب قدامی مغز، قسمت قدامی دونیمکره مخ