منفلغتنامه دهخدامنف . [ م ِ / م َ / م ِ ن ِ ] (اِخ ) نام شهر فرعون به مصر. (از معجم البلدان ). نام پایتخت قدیم مصر. (ناظم الاطباء). مدینه ٔ عین الشمس . در منتهای کوه المقطم در
منفکلغتنامه دهخدامنفک . [ م ُ ف َک ک ] (ع ص ) جداگردنده . (غیاث ) (آنندراج ). از هم جدا گردیده . و جداشده و زایل گشته . (ناظم الاطباء). رجوع به انفکاک شود.- منفک شدن ؛ جدا گردی