منیحلغتنامه دهخدامنیح . [ م َ ] (ع ص ، اِ) تیر قمار که نصیب ندارد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تیر هشتم قمار. (مهذب الأسماء). تیر بدون نصیب . (از اقرب الموارد). || تیری که ب
منیحلغتنامه دهخدامنیح . [ م َ ] (ع ص ) دهنده و عطاکننده . (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ) (از فرهنگ جانسون ).
منیحةلغتنامه دهخدامنیحة. [ م َ ح َ ] (ع ص ) ستور که پشم و شیر و بچه اش انعام کنند. (منتهی الارب ). گوسپند و یا شتری که به کسی انعام کنند که پشم و شیرو بچه ٔ آن مال وی باشد و خود