مترصلغتنامه دهخدامترص . [ م ُ رَ ] (ع ص ) محکم و راست . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). میزان مترص ؛ ترازوی راست و محکم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ترازوی راست و عدل و محکم . (نا
مترصلغتنامه دهخدامترص . [ م ُ رِ / م ُ ت َرْ رِ ] (ع ص ) محکم کننده و راست گرداننده . (آنندراج ). کسی که محکم می کندو استوار می نماید و پایدار می کند. (ناظم الاطباء).
مترصدلغتنامه دهخدامترصد. [ م ُ ت َ رَص ْ ص ِ ] (ع ص ) امیدوار و چشم داشت دارنده . (آنندراج ) (غیاث ). منتظر. (دهار). انتظار کشنده . منتظر و نگران . چشم براه و بیدار. (ناظم الاطبا