متفقینلغتنامه دهخدامتفقین . [ م ُت ْ ت َ ف ِ ] (اِخ ) در جنگ جهانی اول و دوم به کشورهای انگلستان و فرانسه و آمریکا و دیگر کشورهایی گفته می شد که با آلمان و یاران او می جنگیدند. مق
متقینلغتنامه دهخدامتقین . [ م ُ ت َ ق َی ْ ی ِ ] (ع ص ) آراسته شونده و آراسته . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آراسته وزینت داده شده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ ج
متقینلغتنامه دهخدامتقین . [ م ُت ْ ت َ ] (ع ص ، اِ) جمع عربی متقی در حالت نصبی و جری . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : از صادقین و فا طلب از قانتین ادب وز متقین حیا وز مستغفرین بیا
مرفقینلغتنامه دهخدامرفقین . [ م ِ ف َ ق َ ] (ع اِ) تثنیه ٔ مرفق در حال نصبی و جری . دو مرفق . دو آرنج . رجوع به مرفق شود.