متتبعلغتنامه دهخدامتتبع. [ م ُ ت َ ت َب ْ ب ِ ] (ع ص ) آن که تتبع کند. آن که استقراء کند. (یادداشت دهخدا). طلب کننده چیزی را و رونده در پی آن .(آنندراج ) || مشغول و ملازم در تجسس
متبعفرهنگ انتشارات معین(مُ تَّ بَ) [ ع . ] (اِمف .) آن چه که در پی آن رفته باشند؛ کسی یا چیزی که ازو پیروی کنند؛ پیشوا، مقتدا. ج . متبعین .