مهدیارواژهنامه آزادیار مهدی «MahdiYār» این اسم اگر به صورت «مهد+یار» در نظر گرفته شود، معنی «دوستدار میهن» می دهد. (پارسی) اگر به صورت «مه+دیار» در نظر گرفته شود، معنی«ماه سرزمین
مهدیارفرهنگ نامها(تلفظ: mahdyār) (عربی ـ فارسی) (مَهد = (به مجاز) سرزمین ، کشور ، میهن + یار (پسوند محافظ و مسئول))، محافظ و نگهبانِ سرزمین و میهن .
مهریارفرهنگ نامها(تلفظ: mehr yār) (مهر = مهربانی و محبت + یار (پسوند دارندگی)) ، دارندهی مهربانی و محبت ؛ (به مجاز) مهربان .
مهیار دیلمیلغتنامه دهخدامهیار دیلمی . [ م َهَْ رِ دَ ل ِ ] (اِخ ) مهیاربن مرزویه ... رجوع به مهیاربن مرزویه شود.
مهدارسلغتنامه دهخدامهدارس . [ م َ رِ ] (اِخ ) یکی از حکما که در صنعت کیمیا بحث کرده و به عمل اکسیر تام دست یافته . (ابن الندیم ).