روشنی 2lightness, value 2واژههای مصوب فرهنگستاننسبت نور بازتابیده از سطح رنگی به نور بازتابیده از سطح سفید
lightensدیکشنری انگلیسی به فارسیروشن می شود، روشن کردن، سبک کردن، سبکبار کردن، کاستن، درخشیدن، راحت کردن، مثل برق درخشیدن، تنویر فکر کردن