مبرتلغتنامه دهخدامبرت . [ م َ ب َرْ رَ ] (ع اِ) (از مبرة عربی ) نیکوکاری . برّ. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کار نیک . عمل خیر. نیکی . اعمال نیک . احسان : تا هر کسی را مبرتی و ن
مبرتلغتنامه دهخدامبرت . [ م ِ رَ / م ُ ب َرْ رَ ] (ع اِ) شکر طبرزد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). شکر طبرزد و نبات . (ناظم الاطباء). طبرزد بلغةالیمن . (بحرالجواهر).
مبرتفرهنگ انتشارات معین(مَ بَ رَّ) [ ع . مبرة ] 1 - (مص ل .) اطاعت از فرمان پدر و مادر. 2 - در فارسی به معنای کار خیر، نیکی کردن .