مبیتلغتنامه دهخدامبیت . [ م َ ] (ع مص ) (از «ب ی ت ») شب گذراندن ... مأخوذ از بَیات که ... بمعنی شب کردن است یا مشتق از بیتوتت که مصدر بمعنی شب گذراندن است . (غیاث ) (از آنندرا
مبیتلغتنامه دهخدامبیت . [ م ُ ب َی ْ ی ِ ] (ع ص ) آن که اراده ٔ کاری کند در شب و تدبیر آن نماید.(آنندراج ) (از منتهی الارب ). آن که در شب پی کاری رود. (ناظم الاطباء). آن که اراد
مبیتلغتنامه دهخدامبیت . [ م ُب َی ْ ی َ ] (ع ص ) تصمیم گرفته به شب . || گفتگو کرده در شب . || (مص ) اراده کردن و تصمیم گرفتن به شب . و رجوع به ترکیب مبیت کردن شود. || گفتگو کردن
مبیتفرهنگ انتشارات معین(مُ بَ یِّ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - آنکه ارادة کاری کند در شب و تصمیم گیرد. 2 - گفتگو کننده در شب . 3 - شبیخون آورنده .