میرشکارلغتنامه دهخدامیرشکار. [ ش ِ ] (اِ مرکب ) رئیس و مهتر شکارچیان . (ناظم الاطباء). مهتر قورچیان . (آنندراج ). لقب رئیس شکارچیان شاه . شکارچی باشی . (یادداشت مؤلف ). لقب مهتر ن
میرشکارانلغتنامه دهخدامیرشکاران . [ ش ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حاجی آباد ایزدخواست بخش داراب شهرستان فسا، واقع در 60هزارگزی جنوب داراب با 121 تن سکنه . آب آن از چاه و راه آن ماشی
میرشکارلولغتنامه دهخدامیرشکارلو. [ ش ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باراندوزچای بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه ، واقع در 21هزارگزی جنوب خاوری ارومیه با 300 تن سکنه . آب آن از باراندوزچای و