مزیدفرهنگ مترادف و متضاد۱. اضافی، افزونی، زیادت، بسیاری، فراوانی، زیادتی، زیادی ≠ قلت ۲. افزودن، زیاد کردن ۳. زیاد، افزون
مزیدفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. افزودنی؛ بسیاری.۲. (صفت) زیادشونده؛ بسیار.۳. (صفت) [مجاز] مایۀ افزونی.۴. (اسم) (ادبی) در قافیه، حرفی که در قافیه پس از خروج واقع میشود.۵. [قدیمی] مزایده.
مزیدلغتنامه دهخدامزید. [ م َ ] (ع اِمص ) افزونی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). زیادتی و افزونی . (آنندراج ) (غیاث ) : لهم مایشاؤن فیها و لدینا مزید. (قرآن 35/50)؛ مر ایشان را