39 مدخل
لس، زن جوان، دختر
ضعف، سستی، رخوت، سستی تب، تب سبک، بی میلی، خستگی
گیلاس
لسنت
لیسوود، کمند انداختن
لباش
lass, lassie, maid, nymph, wench
lassoers
lasso, rope
lassiky
lasso