نصر احمدلغتنامه دهخدانصر احمد. [ ن َ رِ اَ م َ ] (اِخ ) رجوع به نصربن احمد سامانی شود : چنان خواندم در اخبار سامانیان که نصر احمد سامانی هشت ساله بود. (تاریخ بیهقی ص 101).
ابوبکر احمدبن نصرلغتنامه دهخداابوبکر احمدبن نصر. [ اَ بو ب َ اَ م َ دِ ن ِ ن َ ] (اِخ ) وراق بوده و کتابت مصحف نیز می کرده و در نیمه ٔ اول قرن چهارم میزیسته است . (ابن الندیم ).
نصرلغتنامه دهخدانصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن هرمز سمرقندی ، کاتب ابوعلی سعید و جانشین او در ریاست مقالصه [ فرقه ای از مانویه ] بود. (یادداشت مؤلف از الفهرست ابن الندیم ).
نصرلغتنامه دهخدانصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن الازدبن الغوث از بنی کهلان ، جد جاهلی یمنی است . رجوع به الاعلام زرکلی ج 8 ص 338 و جمهرةالانساب ص 355 شود.