نعقانلغتنامه دهخدانعقان . [ ن َ ع َ ] (ع مص ) نعق . نعیق . نعاق . (اقرب الموارد) (متن اللغة). رجوع به نَعق شود.
نعمانیلغتنامه دهخدانعمانی . [ ن ُ نی ی / ن ُ ] (ص نسبی ) منسوب است به نعمانیه که دیهی است در مصر. (ریحانة الادب ج 4 ص 221). || منسوب است به نعمانیه که موضعی است بین واسط و بغداد د
نعمانیلغتنامه دهخدانعمانی . [ ن ُ ] (اِخ ) موسی بن یوسف بن احمد الایوبی الانصاری النعمانی الشافعی ، مکنی به ابوایوب و ملقب به شرف الدین قاضی و مورخ دمشقی است . به سال 946 هَ . ق .
نعمانیلغتنامه دهخدانعمانی . [ ن ُ ] (اِخ ) (الَ ...) مزیدبن علی بن مزید، مکنی به ابوعلی و معروف به النعمانی شاعر و از اهل نعمانیه ٔ عراق است و به سال 611 هَ . ق . در آنجا درگذشت .
نعمانیلغتنامه دهخدانعمانی . [ ن ُ ] (اِخ ) حسن بن خطیر ملقب به ظهیرالدین و معروف به ظهیر نعمانی . رجوع به حسن بن خطیر و نیز رجوع به ریحانة الادب ج 4 ص 221 شود.
غضروفگویش اصفهانی تکیه ای: aruskošak /kutkuti طاری: qozruf طامه ای: qozruf طرقی: kurkuriči کشه ای: qozruf نطنزی: qozruf
کورک (دمل)گویش اصفهانی تکیه ای: došvel / kopa طاری: söj طامه ای: kurak طرقی: kürak / domal کشه ای: korak نطنزی: kurak / dombel