نسفیلغتنامه دهخدانسفی . [ ن َ س َ ] (اِخ ) حسین بن خضر نسفی . از فقهای حنفی قرن پنجم است . از مردم بخارا بود. مدتی را در بغداد به سر برد و سرانجام به بخارا بازگشت و در همانجا به
نسفیلغتنامه دهخدانسفی . [ ن َ س َ ] (اِخ ) عبداﷲبن احمد، معروف به حافظالدین نسفی ، مکنی به ابوالبرکات . از ائمه ٔ فقه و مصنفین سنت است . او راست : 1- عمدة عقیدة اهل السنة والجما
نسفیلغتنامه دهخدانسفی . [ ن َ س َ ] (اِخ ) عمربن محمد نسفی سمرقندی ، ملقب به نجم الدین و مکنی به ابوحفص و معروف به مفتی الثقلین . متکلم اصولی و فقیه و مفسر و محدث قرن پنجم است .
نسفیلغتنامه دهخدانسفی . [ ن َ س َ ] (اِخ ) میمون بن محمد نسفی ، مکنی به ابوالمعین . فقیه اصولی و مؤلف کتابهای تبصرةالادلة و بحرالکلام در توحید است . وی به سال 508 هَ . ق . درگذ
حسام نسفیلغتنامه دهخداحسام نسفی . [ ح ُ م ِ ن َ س َ ] (اِخ ) صدر امام مشرف الملة و الدین حسام الائمة محمدبن ابی بکر نسفی .عوفی آرد: شرف الدین حسام ، آن دریابیان گوهرکلام که در فنون ف
حسین نسفیلغتنامه دهخداحسین نسفی . [ ح ُ س َ ن ِ ن َ س َ ] (اِخ ) ابن خضربن یوسف فقیه حنفی قاضی . متوفی در بخارا 425 هَ . ق . او راست : «فتاوی ». (معجم المؤلفین از کشف الظنون ). و در
علی نسفیلغتنامه دهخداعلی نسفی . [ ع َ ی ِ ن َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی بن ابی بکربن علی نسفی بیکندی . او راست : شرح قسمت سوم از مفتاح العلوم سکاکی ، که در سال 719 هَ . ق . از تأ
عمر نسفیلغتنامه دهخداعمر نسفی . [ ع ُ م َ رِ ن َ س َ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمدبن اسماعیل نسفی ، مکنی به ابوحفص و ملقب به نجم الدین . مفسر، ادیب ، مورخ و فقیه حنفی . وی به سال 461 هَ