41 مدخل
۱. خرید و فروش چیزی بهصورتی که پول آن بعداً پرداخت شود.۲. (قید) بهطور نسیه: آن لباس را نسیه خریدم.
پسادست
استقراض، غیرنقدی، قرضی، قرض، نسیئه، وام ≠ نقد
against, trust
از توابع بندپی بابل
ائتمان
لحظة
credit
trust
chit