نپرداختنلغتنامه دهخدانپرداختن . [ ن َ پ َ ت َ ] (مص منفی ) پرداخت نکردن . نکول . مقابل پرداختن . || توجه نکردن . التفات ننمودن . اعتنا نکردن . رجوع به پرداختن شود.
نپرداختنیلغتنامه دهخدانپرداختنی . [ ن َ پ َ ت َ ] (ص لیاقت ) غیرقابل پرداختن . که قابل تأدیه نیست .
ناپرداختنیلغتنامه دهخداناپرداختنی . [ پ َت َ ] (ص لیاقت ) نپرداختنی . که قابل پرداختن نیست . که قابل کارسازی و تأدیه نیست . که ادا کردنی نیست .
نپرداختهلغتنامه دهخدانپرداخته . [ ن َ پ َ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) پرداخت ناشده . تأدیه نشده . ادانشده . نکول شده . برگشت داده شده . || صاف و صیقلی نشده . مقابل پرداخته .
افسون پرداختنلغتنامه دهخداافسون پرداختن . [ اَ پ َ ت َ ] (مص مرکب ) فسون پرداختن . جادو کردن . مکر و حیله کردن .