پادشاهی ۲monarchy, kingshipواژههای مصوب فرهنگستاننظامی سیاسی که در آن ریاست کشور، معمولاً بهصورت موروثی، در دست یک نفر با عنوان شاه یا ملکه است متـ . سلطنت
خویشاوندیدیکشنری فارسی به انگلیسیconnection, familial, kinship, propinquity, relational, relations, relationship