135 مدخل
ضربه زدن، لگد، پس زنی، تندی، پا زدن، لگد زدن، با پا زدن
بیرون انداختن
در اطراف پرسه زدن
شروع کردن، توپ زدن
پا زدن، مشارکت کردن در، سهم دادن در، کردن، دارفانی را وداع گفتن
لگد زدن
فرو بردن نان در خورشت آبکی یا آش
kick