ناانصافیلغتنامه دهخداناانصافی . [ اِ ] (حامص مرکب ) بی دادی وبی انصافی و ظلم و ستم . (ناظم الاطباء) : این مفسدت و ناانصافی را به عیوق رسانید و بکلی کار مملکت و ولایت داری به زیان بر
ناانصافلغتنامه دهخداناانصاف . [ اِ ] (ص مرکب ) بی انصاف . بی داد. ظالم . ستمگر. (ناظم الاطباء). کسی که انصاف و عدالت ندارد. (فرهنگ نظام ).