نزیرلغتنامه دهخدانزیر. [ ن َ ] (ع ص ) اندک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کم . (ناظم الاطباء). قلیل . (اقرب الموارد). نَزْر. یسیر. ج ، نُزُر.
صائن وزیرلغتنامه دهخداصائن وزیر. [ ءِ ن ِ وَ ] (اِخ ) نصرةالدین عادل ، ملقب به رکن الدین صائن . خوندمیر گوید: وی از اولاد ضیاءالملک محمدبن مودود بود. و ضیاءالملک در زمان سلطان محمد خ