برساختهcoinedواژههای مصوب فرهنگستانواژهای که با استفاده از فرایند برساختن به وجود آمده و وارد یک زبان شده است
شکار محصورcanned hunt(ing)واژههای مصوب فرهنگستاننوعی شکار تحفه که در آن حیوان در محدودهای محصور میشود تا احتمال شکار آن افزایش یابد