ترینیاکلغتنامه دهخداترینیاک . [ ت ْ ] (اِخ ) بلوکی است در ولایت سن نازر که در ایالت لوار اتلانتیک فرانسه واقع است 6900 تن سکنه و کارخانه استخراج فلزات دارد.
ترنیانلغتنامه دهخداترنیان . [ ت َ ](اِ) مصحف تریان . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). طبقی باشدکه از شاخهای بید ببافند و آنرا جهیز خوانند. (فرهنگ جهانگیری ). سبدی و طبقی باشد پهن که از چو
ترینا قریالغتنامه دهخداترینا قریا. [ ] (اِخ ) تریناکری . رجوع به همین کلمه و قاموس الاعلام ترکی شود.
تریناکریلغتنامه دهخداتریناکری . [ ت ْ ] (اِخ ) نام باستانی جزیره ٔ سیسیل که تازیان آن را صقلیه میخوانند. رجوع به سیسیل و صقلیه شود.
ترینانلغتنامه دهخداترینان . [ ت َ ] (اِ) طبق پهن چوبین باشد. (برهان ) (آنندراج ). طبقی است . (شرفنامه ٔ منیری ). طبق چوبین . (ناظم الاطباء). || و طبق و سبد پهنی را نیز گویندکه از