تفززلغتنامه دهخداتفزز. [ ت َ ف َزْ زُ ] (ع مص ) چیره شدن . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء). || بی نیاز شدن : تفزز الرجل ؛ غنی ، بالغین المعجمة. (از اقرب الموارد). در تاج العروس آمد