تخیبلغتنامه دهخداتخیب . [ ت َ خ َی ْ ی ُ ] (ع مص ) ظفر نیافتن به آنچه مطلوب بود. (از اقرب الموارد) (از المنجد).
تخیبلغتنامه دهخداتخیب . [ ت ُ خ َی ْ ی ِ / ت ُ خ ُی ْ ی ِ ] (ع اِ) وقع فی وادی تخیب ؛ یعنی افتاد در باطل . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و آن غیرمنصرف است