هرمانلغتنامه دهخداهرمان . [ هََ رَ ] (اِخ ) قلعه ای است در حدود مصر. (برهان ). || پادشاهی بوده است در یونان . (برهان ). مؤلف سراج اللغات نویسد: غلط محض است بلکه هرمان دو عمارت ع
هرمانلغتنامه دهخداهرمان . [ هَُ ] (ع اِ) خرد و هوش . (منتهی الارب ). عقل . گویند: ماله هرمان . (اقرب الموارد).
هرمان اتهلغتنامه دهخداهرمان اته . [ هَِ اِ ت ِ ] (اِخ ) خاورشناس نامی آلمانی . در 13 فوریه 1844 م . در اشترالزوند به دنیا آمد و در دانشگاههای گرایتزوالد و لیپزیک در شعبه ٔ زبانشناسی