هفافلغتنامه دهخداهفاف . [ هََ ف ْ فا ] (ع ص ) خران چست و سبک . (منتهی الارب ). طیاش . (اقرب الموارد). || سایه ٔ سرد و سایه ٔ آرمیده و سایه ٔتنک . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
هفافةلغتنامه دهخداهفافة. [ هََ ف ْ فا ف َ ] (ع ص ) ریح هفافة؛ باد خوش و آرمیده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || و نیز بادی که در وزیدن شتابان بود. (از اقرب الموارد). || عین