issueدیکشنری انگلیسی به فارسیموضوع، شماره، نشریه، نسخه، عمل، فرزند، نژاد، کردار، اولاد، بر امد، پی امد، نتیجه بحی، سرانجام، صادر کردن، بیرون آمدن، خارج شدن، صادر شدن، انتشار دادن، رواج دادن
پیمایش موضوعissue surveyواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای شناسایی موضوعهای نوآیند در حوزههای تخصصی با بهرهگیری از مستندات موجود و آرای طیف گستردهای از کارشناسان
عاقبتدیکشنری فارسی به انگلیسیaftermath, destination, destiny, end, eventually, fate, fortune, issue, outcome, ramification