influencedدیکشنری انگلیسی به فارسیتحت تاثیر قرار گرفت، نفوذ کردن بر، تاثیر کردن بر، وادار کردن، ترغیب کردن، تحت نفوذ خود قرار دادن
خوردگی متالورژیکیmetallurgical influenced corrosionواژههای مصوب فرهنگستاننوعی خوردگی که تحت تأثیر عواملی مانند ویژگیهای شیمیایی آلیاژ و عملیات حرارتی و فازهای فلزی و شبهفلزی و تغییرات موضعی در ترکیب شیمیایی آلیاژ به وجود میآید
خوردگی میکربیmicrobiologically influenced corrosionواژههای مصوب فرهنگستاننوعی خوردگی موضعی که به دلیل فعالیت ریزاندامگانهای موجود در زیلایههای در تماس با محیطهای آبی و تشکیل محصولات خورنده به وجود میآید
influenceدیکشنری انگلیسی به فارسینفوذ، تاثیر، اعتبار، توانایی، تفوق، تجلی، برتری، نفوذ کردن بر، تاثیر کردن بر، وادار کردن، ترغیب کردن، تحت نفوذ خود قرار دادن