هانیلغتنامه دهخداهانی . (اِخ ) ابن عروةبن الفضفاض بن عمران الغُظیفی المرادی . یکی از اشراف کوفه است که ابتدا از خواص و ندیمان علی بن ابیطالب بود. وی کثیربن شهاب المدحجی والی خرا
هانیلغتنامه دهخداهانی . (اِخ ) ابن فراس الاسلمی . صحابی است . مجزاءةبن زاهر از وی روایت کرده است . (الاصابة فی تمییز الصحابة).
هانیلغتنامه دهخداهانی . (اِخ ) ابن مالک الهمدانی ، مکنی به ابومالک . صحابی است .ابن حبان گفته است که وی در یمن به خدمت پیغمبر رسیدو اسلام آورد. البخاری ذکر کرده است که وی در یمن
هانیلغتنامه دهخداهانی ٔ. [ ن ِءْ ] (ع ص ) نوکر. خادم . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
هانیلغتنامه دهخداهانی . (اِخ ) ابن توبةبن سحیم بن مرة، معروف به الشویعر الحنفی . از شعرای اسلامی است . درباره ٔ ضحاک بن قیس گوید:اذا شمر الضحاک للحرب شبهاغلام غذتة للحروب ربائبه
جهانیدیکشنری فارسی به انگلیسیcatholic, cosmopolitan, earthly, ecumenical, global, international, universal, world, world-wide, worldly
کوهانیلغتنامه دهخداکوهانی . (اِخ ) دهی از دهستان بالا که در شهرستان نهاوند واقع است و 1455 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).