پاسخ فردویژهidiosyncratic responseواژههای مصوب فرهنگستانواکنش غیرطبیعی به داروی مصرفشده متـ . واکنش فردویژه idiosyncratic reaction
خطر موردویژهidiosyncratic risk, unsystematic riskواژههای مصوب فرهنگستانخطری که منحصر به مورد خاص، مانند شخص حقیقی یا حقوقی یا یک کشور، است
idiosyncrasiesدیکشنری انگلیسی به فارسیخصوصیات، شیوه ویژه هر نویسنده، حال مخصوص، طبیعت ویژه، طرز فکر ویژه، خصوصیاتاخلاقی
پاسخ فردویژهidiosyncratic responseواژههای مصوب فرهنگستانواکنش غیرطبیعی به داروی مصرفشده متـ . واکنش فردویژه idiosyncratic reaction