هیبریدشدگیhybridization 2واژههای مصوب فرهنگستانترکیب دو یا چند اوربیتال از یک اتم برای به وجود آمدن اوربیتالهای جدید
منوهیبریدیسملغتنامه دهخدامنوهیبریدیسم . [ م ُ ن ُ ] (فرانسوی ، اِ) هیبرید، به معنی دورگه . منوهیبرید، از آمیزش دو گیاه از نژاد خالص که هر یک دارای یک صفت خاص باشد پدیده ٔ منوهیبرید آشکا
مونوهیبریدیسملغتنامه دهخدامونوهیبریدیسم . [ م ُ ن ُ ] (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح زیست شناسی ) یا قانون اول مندل . ساده ترین حالت جفتگیری بین دو نژاد و آن وقتی است که دو نژاد با یکدیگر فقط در
اوربیتال هیبریدیhybridized orbitalواژههای مصوب فرهنگستاناوربیتالی که از ترکیب دو یا چند اوربیتال اتمی حاصل میشود
هبرید جدیدلغتنامه دهخداهبرید جدید. [ هَِ دِ ج َ ] (اِخ ) نام مجمعالجزایری است در قسمت ملانزی در اقیانوس کبیر و در طرف جنوب شرقی جزایر سالومون و شمال شرقی کالدونیه ٔ جدید بین َ4،ْ13و َ