اصریلغتنامه دهخدااصری . [ اَ ص ِرْ را ] (ع اِمص ) نیک عزیمت بر کاری و جِدّو ثبات و دوام بر آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). صِرّی ̍. رجوع به صِرّی ̍ شود. یقال : انها منی صری
اصریبابلغتنامه دهخدااصریباب . [ اِ ] (ع مص ) اصرئباب . نرم و تابان شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). یقال : اِصْرَاءَب َّ الشی ُٔ؛ اذا اِمْلاس َّ. (منتهی الارب ). نرم شدن چیزی .