اصلهلغتنامه دهخدااصله . [ اَ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان درجزین بخش رزن شهرستان همدان واقع در 28000 گزی جنوب قصبه ٔ رزن و 14000 گزی خاور شوسه ٔ رزن به همدان . محلی جلگه ، سرد
اصلهلغتنامه دهخدااصله . [ اَ ل َ / ل ِ ] (از ع ، اِ) مأخوذ از اصلة عربی . بن . بنه . || نهال و درخت تازه روییده و درخت کوچک : من برای باغم صد اصله ٔ میوه خریدم که بکارم . (فرهن
واصلهلغتنامه دهخداواصله . [ ص ِ ل َ / ل ِ ] (از ع ، ص )- اسباب واصله (اصطلاح پزشکی قدیم ) ؛ سببی که به میانجی آن سبب حالتی نو پدید گردد، چنانکه امتلا، چه امتلا از اسباب سابقه است
اصلهبابلغتنامه دهخدااصلهباب . [ اِ ل ِ ] (ع مص ) دراز و ممتد گردیدن اشیاء بر جهت خود. (منتهی الارب ). دراز و ممتد گردیدن چیزی بر جهت خود. (ناظم الاطباء). امتداد اشیاء بر جهت خود. (
اصلهماملغتنامه دهخدااصلهمام . [ اِ ل ِ ] (ع مص ) سخت و استوار گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). صلابة. (قطر المحیط) (اقرب الموارد).
اصل هویگنسHuygen's principleواژههای مصوب فرهنگستاناصلی که بنا بر آن هر نقطه از جبهۀ موج پیشرونده را میتوان بهصورت چشمۀ مولد مجموعهای از امواج ثانویه در نظر گرفت