humourدیکشنری انگلیسی به فارسیشوخ طبعی، شوخی، مشرب، خلق، خلط، تنابه، خوش مزگی، خاطر، راضی نگاهداشتن، خوشی دادن
humoursدیکشنری انگلیسی به فارسیhumours، شوخی، مشرب، خلق، خلط، تنابه، خوش مزگی، خاطر، راضی نگاهداشتن، خوشی دادن
humoursدیکشنری انگلیسی به فارسیhumours، شوخی، مشرب، خلق، خلط، تنابه، خوش مزگی، خاطر، راضی نگاهداشتن، خوشی دادن