استعلاملغتنامه دهخدااستعلام . [ اِ ت ِ] (ع مص ) پرسیدن از چیزی . (منتهی الارب ). آگاهی خواستن . (غیاث ). پرسیدن . طلب دانستن . آموزانیدن خواستن . آگاه کردن خواستن . (زوزنی ) (تاج ا
استسلامدیکشنری عربی به فارسیکاپيتولا سيون , تسليم , واگذار کردن , سپردن , رهاکردن , تسليم شدن , تحويل دادن , واگذاري , صرفنظر