استقصاتفرهنگ انتشارات معین(اُ تُ قُ صّ) [ معر. ] (اِ.) جِ اُستُقُص یا اسطقس . این کلمه در اصل یونانی است و به معنی ماده و اصل هر چیزی . (عناصر چهارگانه ).
استقصاءلغتنامه دهخدااستقصاء.[ اِ ت ِ ] (ع مص ) جهد تمام کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). کوشش تمام کردن . (منتهی الارب ). سعی و کوشش بسیار. (غیاث ). || طلب نهایت چیزی کردن . (
استقصاءدیکشنری عربی به فارسیاستنطاق , تفتيش عقايد مذهبي از طرف کليسا , جستجو , تفحص , بررسى , تفتيش , تجسس
استقصاء الرّأى العامّدیکشنری عربی به فارسینظرسنجى افكار عمومى , همه پرسى , نظرخواهى همگانى , نظرسنجى همگانى , سنجش افكار عمومى
استقاتةلغتنامه دهخدااستقاتة. [ اِ ت ِ ت َ ] (ع مص ) قوت خواستن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). خوراک خواستن . توشه طلبیدن . روزی خواستن . قوت و طعام خواستن . روزی طلبیدن .