استنزاللغتنامه دهخدااستنزال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) فرودآوردن . فروفرستادن . || از مرتبه ٔ خود فرودافتادن . || فرودآمدن خواستن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ).- علم استنزال الارواح و
استنزالفرهنگ انتشارات معین(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص م .) فرو آوردن ، فرو فرستادن . 2 - درخواست فرود آمدن . 3 - (مص ل .) از مرتبة خود فرو افتادن .
استبزاللغتنامه دهخدااستبزال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) استبزال دَن ّ؛ شراب صافی برآوردن از خم . (از منتهی الارب ). سوراخ کردن خم و مانند آن برای بیرون کردن مایع محتوی آن . طلب صفای شراب
استنباللغتنامه دهخدااستنبال . [ اِ تِم ْ ] (ع مص ) برگزیده ٔ مال گرفتن . (منتهی الارب ). || تیر خواستن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ).
استنتاللغتنامه دهخدااستنتال . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) در پیش شدن . (زوزنی ). پیش آمدن از صف : استنتل الرجل من القوم . || آمادگی کردن کار را. (منتهی الارب ): استنتل للأمر.
استنداللغتنامه دهخدااستندال . [ اِ ت َ ] (اِخ ) استاندال . هانری بیل . نویسنده ٔ فرانسوی ، مولد گرِنُبْل بسال 1783 م . و وفات در پاریس 1842 م . وی در آغاز سپاهی بود و بعدها به نقاش