استللغتنامه دهخدااستل . [ اِ ت َ ] (اِ) شکسته ای از استخر. تالاب . آبگیر. برکه . استخر. (برهان ). ستخر. حوض . مخفف آن : ستل . (جهانگیری ).
استلجلغتنامه دهخدااستلج . [ ] (اِخ ) قصبه ای جزء دهستان خرقان شرقی بخش آوج شهرستان قزوین ، 30000، گزی جنوب خاور مرکز بخش در کوهستان ، سردسیر، دارای 1969 تن سکنه ، آب آن از شعبه ٔ